هماوردگاه

فرق تمدن و فرهنگ به زبان ساده

پردیس فناوری کیش_طرح ملی مشاوره متخصصین صنعت و مدیریت

فرق تمدن و فرهنگ به زبان ساده

تعریف تمدن و فرهنگ و به‌ویژه دومی بسیار مشکل و متنوع و مورد بحث و گفت‌وگوست و من در این‌جا بنا ندارم به آن بپردازم ولی قصد دارم به زبان ساده فرق بین تمدن و فرهنگ را باز کنم، البته و صد البته جای مناقشه هم در آن هست: اگر به زندگی شهر و روستا توجه کنید قدری این مسئله بیشتر روشن می‌شود. مردم روستا بر اساس فطرت خود و عادات و رسوم بومی و قبیلگی که از آبا و اجدادشان گرفته‌اند فکر، و عمل می‌کنند ولی وقتی به شهر وارد می‌شوند باید خودشان را عوض کنند و آن کنند که دیگران می‌پسندند و یا می‌خواهند. ممکن است خوب و یا بد باشد. ولی دست‌کم در آغاز تصنعی است و باید مطابق با درخواست‌ها و نیازمندی‌های شهرنشینی باشد. این مسئله در مورد مهاجرت‌ها به کشورهای دیگر هم مصداق دارد.

تمدن که از ریشه مدینه و مدنیت می‌آید با آثار شهرنشینی همراه است و می‌تواند عاریه‌ای و وارداتی باشد، در حالی که فرهنگ وارداتی نیست و باید بومی باشد و یا اگر نیست، آن‌قدر باید بماند تا جزو عادات ثانویه درآید.

پیامبران فرهنگ می‌آورند و شاهان و قدرتمندان تمدن. حرف پیامبران بر دل می‌نشیند و تولیدِ باور می‌کند در حالی که آثار به‌جا مانده از شاهان و قدرتمداران چشم‌ها را خیره و پر می‌کند. همه آثار باستانی توسط شاهان و یا اطرافیان آن‌ها به وجود آمده است و حتی اگر دانشمندانی صاحب آثار درخشان علمی و هنری شده‌اند اغلب در سایه تشویق و یا فراهم آوردن محیط امنی است که توسط آنان به وجود آمده است.

تمدن چشم‌نواز است و چشم‌گیر اما فرهنگ روح‌نواز است و دل‌پذیر. تمدن اغلب آسایش می‌آورد و فرهنگ آرامش.

 

رابطه بین دو واژهٔ تمدن و فرهنگ

  • برخی تمدن و فرهنگ را مترادف یکدیگر بکار می‌برند.
  • گروهی دیگر فرهنگ را در نقطهٔ مقابل تمدن قرار می‌دهد. در این مضمون، معنی فرهنگ تغییر کرده همهٔ عقاید و آفرینش‌های انسانی مربوط به اسطوره، دین، هنر، و ادبیات را شامل می‌شود. حال آنکه تمدن به حوزهٔ خلاقیت انسانی مرتبط با فن آوری (تکنولوژی) و علم اشاره می‌کند. خط، تکنولوژی، و علم عمومی‌ترین معیارهای مورد استفاده بوده‌اند. همراه با این معیارها، از خصوصیت‌های دیگری نیز استفاده ده است که در مشاهدهٔ تجربی، فرهنگ‌ها غالباً با آن‌ها پیوستگی داشته‌اند: وجود شهرها، وجود ناهمگنی جمعیتی که بر اثر تقسیم پیچیدهٔ کار با هم مرتبط شده‌اند، و تمرکز قدرت اقتصادی و سیاسی.
  • برخی دیگر تمدن را شامل فرهنگ دانسته‌اند با این توضیح که تمدن شامل سخت‌افزارها نیز می‌شود.

گوردون چایلد خصوصیات ممیزهٔ تمدن را این گونه توضیح می‌دهد: «.. گرد آمدگی جمعیت‌های بزرگ در شهرها، تفکیک تولیدکنندگان اولیه (ماهیگیران، برزگران، و از این قبیل) به افزارمندان متخصص تمام وقت، بازرگانان، مأموران دولتی، روحانیون، و حکمرانان در میان جمعیت‌ها، تمرکز مؤثر قدرت اقتصادی و سیاسی؛ استفاده از علائم قراردادی برای ثبت و انتقال اطلاعات (خط)، و همچنین واحدهای قراردادی اوزان و مقادیر، زمان و مکان، که به پیدایش نوعی علم ریاضی و تقویمی انجامیده‌اند.»

«همهٔ تمدن‌ها، و از جمله تمدن‌های بزرگ امروزی و عهد باستان، فقط نمونه‌های خاصی از فرهنگ به‌شمار می‌روند، که از نظر کمیت محتوایی شان و پیچیدگی الگوبندی شان از یکدیگر متمایزند، ولی از لحاظ کیفیت با فرهنگ‌های اقوام به اصطلاح نامتمدن فرقی ندارند.»

 

1 دیدگاه

پاسخی بنویسید