هماوردگاه

ایرانی ها در غربت چگونه روزه می گیرند؟

ماه رمضان که می‌شود، مسلمان‌های سراسر جهان با اختلاف در چند روز یا ساعت روزه می‌گیرند، تفاوت هرچقدر هم که باشد، همه‌شان یک ماه از اذان صبح تا اذان مغرب بنا بر دستور دین دست از خوردن و آشامیدن می‌کشند تا در این مدت هم به جسم‌شان آرامش دهد، هم از برکات معنوی این ماه بهره ببرند. «ماه رمضان» بسته به موقعیت‌های جغرافیایی، بومی و زمانی در هر نقطه‌ای از کره زمین حال و هوای مخصوص به خود را دارد، برای اینکه از شرایط روزه‌داری در کشورهای دیگر بهتر باخبر شویم،به مصاحبه افرادی که در خارج از ایران هستند می پردازیم

مهسا از هلند؛  ۱۹ ساعت روزه‌داری 

مهسا ۲۹ ساله است و هفت سالی می‌شود در هلند، شهر روترفورد زندگی می‌کند. او درباره شرایط روزه گرفتن در هلند که فاصله میان اذان صبح و عصر زیاد است، می‌گوید: «اینجا به دلیل شرایط جغرافیایی باید ۱۹ ساعت روزه داشته باشیم. از ساعت ۳:۳۰ صبح تا ۱۰:۲۰ شب، البته هرچقدر که می‌گذره روزها هم طولانی‌تر می‌شوند. در هلند اصولا همه با ماه رمضان و روزه آشنایی دارند و احترام هم می‌گذارند. اما وقتی سخت می‌شود که درباره چرایی روزه گرفتن از آدم سوال می‌کنند. من با اعتقاد قلبی به دینی که دارم و دستوری که داده عمل می‌کنم، مثلا می‌گویم ما روزه می‌گیریم تا به بدنمان استراحت بدهیم که البته آن‌ها می‌گویند اگر ۱۹ ساعت مایعات نخورید واقعا بدنتان استراحت می‌کند؟ یا وقتی می‌گویم برای درک کردن حال فقرا اینکار را انجام می‌دهیم می‌گویند بهتر نیست به فقرا پول بدهید تا کمک‌شان کرده باشید؟ حتی یکی از آن‌ها می‌گفت احتمالا فقرا بعد از تمام شدن روزه این مقدار غذا برای خوردن ندارند. اما وقتی به آن‌ها می‌گویم که در این ماه از نظر روح و رفتاری هم روزه می‌گیریم، خیلی خوششان می‌آید.»

وقتی از او می‌پرسم که واکنش مردم کشورهای دیگر به روزه‌گرفتن او چیست، توضیح می‌دهد: «با در نظر گرفتن اینکه من در فرانسه هم بودم و برخوردها را دیده‌ام، جالب این بود که در فرانسه ماه رمضان بیشتر از هلند شناخته شده است، حتی نانوایی‌ها و بعضی از رستوران‌ها برای سحر باز هستند. توی اروپا به اسلام و مسلمان‌ها احترام زیادی می‌گذارند. البته اهل سنت با شیعیان تفاوت دارند و به افق کشور خودشان افطار می‌کنند یا بعضی‌ها هم بعد از ساعت مشخصی مثلا ۱۴ یا ۱۵ ساعت افطار می‌کنند. شیعه‌های علوی هم در ماه رمضان اصلا روزه نمی‌گیرند و ۱۰ روز اول ماه محرم را روزه می‌گیرند و از ۱۲ شب تا زمانی‌که هوا تاریک می‌شود. اینجا ایرانی‌ها خیلی خوب هستند و دیگران هم به مسلمان‌ها احترام می‌گذارند، اما مسلمان‌هایی هستند از دیگر کشورها که تاثیر منفی داشتند و حتی باعث می‌شوند که مثلا من پنهان کنم روزه هستم. اما ماه رمضان خیلی قشنگ است و امیدوارم دوباره ایران باشم و رمضان واقعی را در آن‌جا تجربه کنم. همچنین مراسم شب‌های قدر از طرف سفارت اینجا برگزار می‌شود.»

مهسا درباره ظهور داعش و نگاه‌هایی که نسبت به دیگر مسلمانان به وجود آمد، می‌گوید: «به هر حال بعد از ظهور داعش و ماجراهای تروریستی مردم نسبت به مسلمان‌ها بی‌اعتماد شدن، مخصوصا اینکه در بین این آدم‌ها کسانی بودند که در هلند زندگی می‌کردند یا بزرگ شده بودند، اما دوستان و همکاران و کسانی‌که من با آن‌ها در ارتباط هستم؛ داعش را آدم‌هایی تندرو می‌دانند، با این‌حال و با توجه به اتفاق‌هایی که افتاده عجیب نیست که بعضی‌ها نگاه‌های‌شان عوض شود.»

علی از چین؛ دوستان چینی‌ام جلوی من غذا نمی‌خورند

علی طالبی نماینده دانشجویان ایرانی مقیم در پکن است، او چهار سالی می‌شود که در چین زندگی می‌کند و دانش آموخته رشته IT است و در حال حاضر دانشجوی سال آخر رشته زبان چینی در دانشگاه تکنولوژی پکن است. او می‌گوید: «من دو سال اخیر در ماه رمضان در پکن بودم، این‌جا زمان روزه گرفتن از ساعت ۲:۳۰ اذان صبح آغاز و تا ۸ شب طول می‌کشد که با توجه به گرمای هوا و شرجی بودن آن روزه گرفتن کار سختی است. در پکن گروهی از دانشجویان داریم که هر هفته هم جلسات قرآن را در خانه یکی از دوستان برگزار می‌کنیم و علاوه بر تلاوت قرآن، تفسیر، ترجمه و بحث‌های مختلف را نیز در این جلسات برگزار می‌کنیم. همچنین در ماه مبارک رمضان هر روز به یکی از مسجدهای چینی‌ها می‌رویم و با آن‌ها افطار می‌کنیم. البته با توجه به اینکه ساعت افطار ما با ساعت افطار چینی‌ها فرق می‌کند، سخت است با هم افطار کنیم، بخاطر اینکه ما شیعه هستیم و آنها سنی، اذان مغرب آن‌ها حدود ٢٠ دقیقه زودتر از ماست، برای افطار شیعه‌ها معتقدند باید سرخی آسمان از بین برود تا افطار کنند. البته من تنهایی به مسجد چینی‌ها می‌روم چون نزدیک خانه‌مان است.»

او درباره برخوردهای دیگران با اسلام و روزه نیز توضیح می‌دهد: «دوستان چینی‌ام با توجه به اطلاعاتی که درباره رمضان و روزه دارند، خیلی به من احترام می‌گذارند و جلوی من غذا یا آب نمی‌خورند و روزه گرفتن در این جا هم خیلی راحت است. در این‌جا خیلی کم پیش آمده که بخواهم درباره اهیمت روزه گرفتن صحبت کنم، اما مهم‌ترین جملاتی که در این‌باره گفته‌ام به نفس درونی انسان‌ها و مبارزه با آن برمی‌گردد که انسان یک ماه مبارزه می‌کند تا شیشه‌ای از نفس شیطانی را بشکند، به آن‌ها می‌گویم در این ماه نیت ما تنها به خودن و آشامیدن برنمی‌گردد در حقیقت به دنبال تربیت نفس خودمان هستیم. البته بعد از ظهور داعش و تروریست‌ها طبیعی است که برخی نگاه‌های منفی نسبت به مسلمان‌ها به وجود بیاید، اما نسبت به ما تغییر نبوده و البته دولت چین هم سختگیری‌های زیادی نسبت به مسلمانان و ورود و خروج آن‌ها دارد، نکته دیگر این است که دولت و مردم چین می‌دانند ما ایرانی‌ها طرفدار داعش نیستیم و با این گروه تروریستی در حال مبارزه هستیم.»

زهرا از نیوزلند؛ روزه‌داری در ۱۱ ساعت

زهرا سال اولی است که در نیوزلند زندگی می‌کند و دانشجوی دکتری رشته رسانه و ارتباطات است، او در سمتی از کره زمین زندگی می‌کند که روزها کوتاه‌تر است و تجربه روزه گرفتن در این کشور را این‌طور توصیف می‌کند: «در نیوزلند اذان صبح ساعت ۶ صبح است و لذان مغرب ساعت ۱۷:۲۵ دقیقه، با در نظر گرفتن اینکه متوسط دمای هوا ۱۰ درجه سانتی‌گراد است، روزه گفتن نسبت به ایران خیلی کار ساده‌تری است. در نیوزلند من یک همکار دانمارکی و یک همکار فرانسوی دارم که هر دوی آن‌ها درباره روزه و ماه رمضان اطلاعات کامل دارند و حتی این ماه را به نام می‌شناختند. برخوردهای آن‌ها با من هم خیلی خوب است و حتی چند روز قبل وقتی در زمان نهار جلسه داشتیم، همکارهایم از من برای غذا خوردن اجازه گرفتند. در این‌جا ما یک گروه از دوستان شیعه هستیم که شامل چند خانواده‌ایم و برای شب‌های تعطیل برنامه ریختیم و قرار است دور هم جمع شویم و افطار باهم باشیم. در این دورهمی‌ها قبل از افطار یک جز قرآن می‌خوانیم، بعد چای و خرما، نماز جماعت می‌خوانیم و در ادامه شام و افطار، بعد از آن دعای افتتاح و سپس یک سخنرانی ۲۰ تا ۳۰ دقیقه‌ای به زبان انگلیسی داریم. از آن‌جایی که پیش از شروع ماه رمضان هم من روزه گرفته بودم، برای آن ها جالب بود که چرا قبل از شروع شدن ماه رمضان روزه می‌گیرم که برای آن‌ها توضیح دادم که چون از سال قبل روزه قضا دارم باید تا شروع شدن سال جدید روزه‌ها را بگیرم. همچنین اینجا چیزهایی مثل زولبیا و بامیه یا حلیم نداریم، اما خودمان حلیم را برای سفره‌های افطار حاضر می‌کنیم.»

زهرا می‌گوید دین اسلام در میان قشر تحصیلکرده شناخته شده است، مخصوصا که بعد از ظهور داعش نظرها به دین اسلام خیلی جلب شده و معمولا دانشگاهی‌ها مطالعاتی را هم داشته‌اند. البته او توضیح می‌دهد که آن‌ها با فرق داعش و اسلام آشنا هستند و داعش را گروهی افراطی می‌داند.

زهرا که یک دختر روزه‌اولی هم دارد، از تجربه روزه گرفتن دخترش در مدسه نیز صحبت می‌کند: «نگران روزه بودن دخترم در مدرسه بودم، چون هم زنگ صبحانه و هم نهار دارند، به همین دلیل روز اول یک ربع زودتر دنبالش رفتم تا از حالش باخبر باشم. البته صبح به او نامه‌ای داده بودم که به معلمش بدهد و در نامه برای معلمش درباره روزه بودن دخترم توضیح داده بودم. ساعت ۳ زنگ کلاسشان خورد، وقتی ملیکا را دیدم و بغل کردم و حالش را پرسیدم، گفت که مامان خیالت راحت باشد، اینجا کلاسی را برای بچه‌هایی که روزه هستند حاضر کردند تا زنگ نهار به آن‌جا بروند، وقتی هم وارد کلاس شدم، آقایی گفت Happy Ramadan و بعد توضیح داد که هرکاری از بازی کردن و کتاب خواندن می‌توانیم انجام دهیم تا زنگ نهار تمام شود و خانمی هم که مسئولمان بود، آمد و با ما کلی بازی کرد! وقتی با ملیکا به دیدن اتاق رفتم، خیلی برایم جالب بود و آقای مسئول می‌گفت که در مدرسه ۱۲-۱۳ نفر روزه‌دار دارند و آن‌ها حواسشان هست. از این اتفاق خیلی خوشحال شدم و با خیال راحت به خانه برگشتم.»

محمدرضا از کانادا؛ مردم دوست دارند با اسلام آشنا شوند

محمد که ۱۹ سال دارد، از ۱۵ سالگی به تورنتو رفته و در حال حاضر تحصیل در رشته مهندسی کامپیوتر تحصیل می‌کند، او درباره تجربه روزه گرفتن در کانادا می‌گوید: «به عنوان کسی که تجربه روزی گرفتن در هر دو فضا رو داشته، می‌توانم بگویم فضای آن‌ها خیلی مشابه است، البته ساعات روزه داری در کانادا طولانی‌تر است، اما هوای مناسب این زمان سال کمک بزرگی به روزه‌داران می‌کند. در اینجا برای روزه‌داران احترام زیادی قائل هستند و دیدن این صحنه که دو دوست با دو تفکر متفاوت به یکدیگر احترام می‌گذارند، خیلی حس خوبی است. در کانادا برنامه‌های مختلفی در ماه رمضان وجود دارد، معمولا مردم هر کشوری یک یا تعدادی مسجد در سطح تورنتو دارند که میزبان روزه‌داران هستند، در این میان دانشگاه‌ها و حتی سازمان‌های دولتی هم مراسم افطاری را برای اعضای مسلمان خودشان برگزار می‌کنند.»

او درباره برخوردهای دوستانش با دین او و روزه گفتن نیز توضیح می‌دهد: «واقعیت دوستان من اکثرا مسلمان هستند، اما نکته‌ای که وجود دارد این است که مردم دوست دارند درباره موضوعاتی مانند اسلام بیشتر اطلاعات داشته باشند، نه به این خاطر که بخواهند مسلمان شوند، بلکه بیشتر برای آشنایی پیدا کردن با اعتقادات مسلمان‌ها. درباره روزه‌ گرفتن خیلی‌ها در ابتدا تعجب می‌کنند و حتی اولین جمله‌ای که می‌پرسند این است که حتی آب هم نمی‌توانید بخورید؟! ولی بعد از آن درباره اثرات روحی و اخلاقی این ماه هم صحبت می‌کنیم که آشنا شوند. برخورد با ادیان مختلف در کانادا و با توجه به اینکه فرهنگ مردم و مسئولین در این‌جا بر اساس احترام و پذیرش فرهنگ‌های مختلف است، بسیار برخورد خوبی دارند. حتی سال قبل یکی از اعضای غیرمسلمان پارلمان فدرال کانادا برای بار دوم با خانواده‌اش روزه گرفتند و هزینه خوراکی که در این مدت خرج نشده بود را به خیریه بخشیدند.»

محمد خاطره‌ای از روزهای ماه رمضان در تورنتو هم دارد و این‌طور تعریف می‌کند: «از این سه سالی که در تورنتو بوده‌ام، خاطره‌ای دارم از مسجدی که می‌روم، این مسجد با اینکه کوچک است، اما اولین مرکز اسلامی ایرانی‌های تورنتو محسوب می‌شود و عمویم هم به آن‌ها کمک می‌کرد، روی در این مسجد یک چراغ به شکل الله وجود دارد که نشانه مسجد ماست. سال قبل یک مرد میان سال سیاه پوستی وارد مسجد ما شد که او را نمی‌شناختیم و تعجب کرده بودیم، همین زمان هم ما مشغول افطار بودیم و همه از هم می‌پرسیدند که چطور آمده، چون مسجد کوچک است و ۷۰-۸۰ نفری که در آن هستند، یکدیگر را می‌شناسند، وقتی از او پرسیدیم که چطور آمده، گفت من نام الله را روی در دیدم و آمدم داخل تا افطار کنم. بعد از افطار هم نمازش را با ما خواند و رفت. مرد خیلی آرامی بود که هنوز هم او را با آرامشی که داشت به یاد دارم.»